دراين نوشتهيعلمي كوشش داريم به تعريفوتمجيد حسابداري چيست و طبقه بندي آن بپردازيم. همينطور به تعريف و نياز شركت ها به حسابداري تمجيد هزينه ها و دسته بندي گوناگون آن ميپردازيم. با اعتنا به اهميت زمينه، به تعريفوتمجيد اجزاء و دست اندركاران حسابداري صنعتي هم پرداخته مي گردد.
حسابداري صنعتي چه مي باشد؟
يك كدام از شاخههاي دانش حسابداري، حسابداري صنعتي ميباشد. حسابداري صنعتي در واقع وظيفه به حساب آوردن بهاي مجموع گرديده محصول ها را بر عهده داراست. از كاربردهاي مهمي كه حسابداري صنعتي دارااست، ميقدرت به نظارت در سمت و سوي ايجاد كالاها به خواسته كاهش هزينهها و در دست گرفتن موجودي و تصميم گيري ظريف در طرز نرخگذاري كالاها اشاره نمود. در واقع پيش گويي و برآورد هزينههاي ساخت مثلا اقدامات حياتي در عرصه ساختوساز و پيشرفت كمپانيهاي توليدي ميباشد.
آنان بايد دربارهي در دست گرفتن هزينهها از بهاي مواد نخستين خويش آمار دقيقي را داشته باشند تا بتوانند اشراف بيشتري در انتخاب ارزش منطقي و معقولانه فرآوردهها پيدا كرده و همينطور با آناليز بهاي مجموع گرديده مواد نخستين در راستاي ايجاد، تصميمهاي معقولانه و ظريف تري بگيرد.
توضيحات بيشتر در خصوص تمجيد حسابداري صنعتي
اصول حسابداري صنعتي يك كدام از سخت ترين و در عين اكنون ديدنيترين گونه هاي حسابداري ميباشد. حسابداري صنعتي يا اين كه حسابداري بهاي كل گرديده حرفه اي از حسابداري رئيس ميباشد كه به تهيه و تنظيم دارايي و انتخاب هزينههاي استاندارد، هزينههاي حقيقي وواقعي عمليات، هزينه پروسه ايجاد، دواير يا اين كه محصول ها، تجزيه انحرافات و انتخاب سودآوري يا اين كه مصرف وجوه اجتماعي مربوط مي گردد. چهت نيل بهاين مقصودها، اكانتها طبقه بندي، تثبيت، تجزيه، آناليز و تعبير و تفسير ميشوند تا رابطه هر هزينه با روند ساخت و ساز و توزيع متاع و سرويس ها معين گردد. حسابداري صنعتي همانگونه كه از نام آن هم معلوم ميباشد در رابطه با صنعت و مؤسسات توليدي كاربرد دارااست. به همين برهان اين نوع از حسابداري بسيار آيتم دقت رئيس ميباشد.
وظايف حسابداري صنعتي چه مي باشد؟
در مجموع خلاصه از مهمترين وظايف حسابداري صنعتي دربرگيرنده مورد ها تحت ميباشد. بهاين معنا كه گروه هاي حسابداري صنعتي مكلف به انجام اين كارها مي باشند.
همياري در طرح ريزي و اجراي نرم افزار ها و دارايي هاي سازمان
گردآوري، طبقه بندي و گزارش دهي از اطلاعاتي كه به تصميم گيري هاي مديريتي درباره با راهحل ها امداد كننده ميباشد
طرح ريزي و اجراي مقررات و ساختارهايي كه علاوه بر بهبود شرايط در اختيار گرفتن منجر كاهش هزينه ها نيز بشود
گزينش قيمت موجودي هاي قسمت هاي متفاوت با مقصود هزينه يابي و انتخاب ارزش و همينطور در اختيار گرفتن واحد سنجش موجودي
گزينش مخارج صورت گرفته و به نسبت آن معيار بهره به دست آمده
طرز هاي حسابداري صنعتي – گونه هاي هزينه يابي
در مؤسسات توليدي يا اين كه سولهها به انگيزه نوع كار و همينطور صورت فروش محصول ها، نياز رئيس به داده ها بهاي كل گرديده محصول ها، بسيار ظريف و حساس ميباشد؛ چون دراين نوع از مؤسسات به دليل آن كه كالا آخرين از ادغام مواد و هزينههاي تبديل كه به عبارتي حقوق نيروي فعاليت بي واسطه و هزينههاي سربار ميباشد ساخت و ساز مي گردد. به همين انگيزه بايستي دقت خاصي به اقلام تشكيل دهنده بهاي مجموع گرديده داشته باشيم. از طرفي مدير در سعي ميباشد تا با به كار گيري از طريقهاي متعدد و اكانتهاي كنترلي در هر دوران كه نياز باشد در كمترين زمان داده ها مرتبط با بهاي كل گرديده توليدات را در دست بگيرد. حتماً اين قضيه از وظايف مهم حسابداران ميباشد. حسابداران با استعمال از طريقهاي گوناگون بهاين فعاليت مبادرت مينمايند.
شيوههاي حسابداري صنعتي به 6 دسته تقسيم ميشوند كه به اختصار توضيحاتي درخصوص آن ها داده شود كه عبارتاند از:
1 – هزينه يابي جذبي
تمامي هزينههاي توليدي نظير مواد بي واسطه ـ حقوق و دستمزد بدون واسطه، سربار متغير ساختوساز، سربار اثبات ايجاد، در بهاي كل گرديده موجودي كالاي در جريان ايجاد خواسته مي شود.
2 – هزينه يابي بي واسطه يا اين كه متغير
صرفا آن بخش هزينههاي ساخت و ساز به توليد ها مراد ميگردد كه مستقيماً با وسعت ساخت و ساز تغييرو تحول ميكند. در طرز هزينه يابي بي واسطه، حقوق و دستمزد بي واسطه سربار ساختوساز جزء يك كدام از هزينههاي متغير توليدي ميباشد. اين هزينه در اكانت كالاي در جريان ايجاد و در بهاي مجموع گرديده موجودي هاي پايان زمان (صورتحساب بهره و ضرر) خواسته مي شود.
3 – هزينه يابي برآوردي يا اين كه تخميني
هزينه اي كه براي يك قرارداد يا اين كه تصميم خاص پيش گويي شدهاست.
مخارجي كه بعد از فروش ساخت ميگردد.
4 – هزينه يابي پيشنهاد فعاليت
تيم اي از قواعد و طرزهايي براي گردآوري، تشخيص، تثبيت و اختصاص هزينههاي ايجاد و همينطور تفكيك توصيهها در مراحل ساخت از نقطه استارت تا خاتمه عمليات توليدي ميباشد. دراين شيوه هزينههاي ايجاد هر پيشنهاد به صورت جدا از هم از ديگر توصيهها گردآوري و تثبيت ميگردد. ورقه ها و مدارك ما يحتاج درين طريق، برگ درخواست مواد از انبار، كارت ساعت فعاليت، ورقه ساعت ها كاركرد كارگران و كارت پيشنهاد فعاليت ميباشد.
5 – هزينه يابي فرايند ايجاد يا اين كه مرحله اي
برخي از مؤسسات توليدي ديگر كه محصولات آنان براي آنكه كامل شدن خواهد شد روند مختلفي را طي مينمايد و توليد ها آن ها به طور انبوه و يكسان ايجاد ميگردد از طريقهاي هزينه يابي مرحله اي استعمال مي نمايند. كارخانجات نساجي، مواد شيميايي، صنعت هاي نفت، كفش و موردها شبيه مثالهاي اين نوع مؤسسات ميباشند.
6 – هزينه يابي استاندارد
هزينه يابي استاندارد پيامد طبيعي كاربرد در اختيار گرفتن ميزان دارايياي ميباشد. در در دست گرفتن ميزان دارايي اي نتيجه ها حقيقي و واقعي عمليات يك دايره با حاصل طرح ريزي گرديده مقايسه ميشود، در حالي كه در هزينه يابي استاندارد نتيجه ها حقيقي وواقعي ساخت و ساز و فروش يك جنس را با نتيجه ها طرح ريزي گرديده آن مي سنجند. در طرز هزينه يابي استاندارد، بها كل گرديده پيش گويي و بعد از آن سعي حقيقي و واقعي با آن مقايسه ميشود و علل اين تضادومغايرت گزينه ارزيابي و تجزيه و ارزيابي قرار ميگيرد.
در مؤسسات توليدي يا اين كه سولهها به انگيزه نوع عمل و همينطور صورت فروش توليدات، نياز رئيس به داده ها بهاي مجموع گرديده محصولات، بسيار ظريف و حساس ميباشد؛ چون درين نوع از مؤسسات به اين دليلكه مال پاياني از مخلوط مواد و هزينههاي تبديل كه به عبارتي حقوق و دستمزد نيروي فعاليت بي واسطه و هزينههاي سربار ميباشد ساختوساز مي توان به همين انگيزه بايستي دقت خاصي به اقلام تشكيل دهنده بهاي كل گرديده داشته باشيم.
عدم دانايي از بهاي كل گرديده جنس خير فقط بر تصميم گيريهاي مديران در راستاي ساخت و ساز توليدات مشكلاتي را پيرو داراست، بلكه مي تواند سبب ساز وقفه و يا اين كه توقف ساختوساز خواهد شد. قابل ذكر ميباشد بهاي كل گرديده ميتواند هزينههايي باشد كه به طور بدون واسطه و يا اين كه غير بدون واسطه در ايجاد و ايجاد فرآورده نقش داشته باشد. درپي نوشته ي علمي به چك اشكال هزينهها، طبقه بندي مبني بر رابطه آنها با ايجاد فرآورده و وسعت توليدي و ضرورت تنظيم گزارش در واحدهاي توليدي ميپردازيم.
اهميت و هدف ها حسابداري صنعتي
يك كدام از وسيع ترين هدف ها حسابداري صنعتي تفكيك درآمد و هزينه و محاسبات منفعت و ضرر ناشي از آن ها ميباشد و حسابداري صنعتي در سمت و سوي كاهش هزينهها به چك عنصرها تشكيل دهنده يك فرآورده ميپردازد و داده ها دقيقي از هزينههاي هر مرحله از ساخت يك جنس به صورت معلوم انتخاب مي نمايد. براين اساس درصورتي كه كه كالايي هنوز در خط ساخت قرار نگرفته باشد، تحليل تحليلي خط ساخت و ساز، مقايسه فرآيند عمل و همگي محاسبات حسابداري آن در نصيبهاي متفاوت قابل به حساب آوردن ميباشد. در غايت قابليت گزارش گيري فايده و ضرر را به تفكيك هر كالا آماده ميسازد كه بر استراتژي ايجاد، طريق طرح ريزي و سياست گذاري سازمان تاثيرگذار ميباشد.
حسابداري در سرشت خويش دانش و مهارتي براي نظم و ترتيب دادن به اعداد، ارقام و دادههايي ميباشد كه در وراي خويش مبيّن يك وجه عيب گيري يا اين كه بها فيزيكي ميباشند. همان ديگر، ما بهاين برهان از حسابداري به كار گيري ميكنيم تا بدانيم چقدر بودجه يا اين كه سرمايه به گونه هاي مختلف داريم، در يك زمان مشخص و معلوم چقدر منفعت يا اين كه ضرروزيان كرده ايم، به چه كساني به چه واحد سنجش بدهكار بوده و يا اين كه از چه عده اي به چه نحوي طلبكاريم و آباديها كاربرد ديگري كه در شكل فقدان داده ها مرتبط با هر كدام، ممكن ميباشد متحمل پرداختيهاي سنگيني به شيوه هاي متعدد شويم.
طبقه بندي هزينه ها در حسابداري صنعتي چهگونه ميباشد؟
در حسابداري صنعتي هزينههايي مانند مواد بدون واسطه، حقوق و دستمزد بي واسطه و سربار وجود دارااست كه در حسابداري مالي از آنها استقاده نميشود. براي فهم و شعور بهتر از حسابداري صنعتي بايستي با نحوههاي متفاوت طبقه بندي هزينهها آشنا گرديد.
هزينهها در حسابداري صنعتي بر پايه ي مباني گوناگوني طبقه بندي ميشوند. عمده ترين طبقه بندي هزينه به صورت پايين ميباشد:
طبقه بندي طبيعي هزينهها
طبقه بندي هزينهها مبتني بر رابطه آنها با ساخت و ساز متاع
طبقه بندي هزينهها مبتني بر رابطه با وسعت و تعداد ساختوساز
1 – طبقه بندي طبيعي هزينهها
دراين طبقه بندي هزينهها به هزينههاي ايجاد (ساختوساز) و هزينههاي تجاري تفكيك ميگردد كه به اختصار هرمورد از آن ها را تعريفوتمجيد ميكنيم.
هزينههاي توليد: هزينههايي كه در سوي ساخت و ساز و ساختوساز يك كالا بهعمل گرفته ميگردد مانند هزينههاي مواد نخستين، حقوق كارگران و هزينههاي سربار ساختوساز (هزينههايي كه به صورت غير بي واسطه در ايجاد توليد ها نقش ايفا مينمايند، بدينسيرتكامل هزينهها سربار ايجاد و يا اين كه رمز توشه ساختوساز ميگويند) هزينههاي ساختوساز گفته ميگردد.
هزينههاي تجاري: هزينههايي مي باشند كه قسمتهاي غير توليدي مانند قسمت اداري، قسمت توزيع و فروش و بقيه نصيبها توليد مي شوند و بدين هزينهها، هزينههاي عملياتي نيز گفته ميگردد.
2 – طبقه بندي مبتني بر رابطه آنان با ساخت
در حسابداري صنعتي، هزينهها بر طبق رابطه با ساختوساز به ۲ مجموعه هزينههاي بي واسطه و هزينههاي غير بدون واسطه تقسيم ميشوند. در مشاجره طبقه بندي هزينهها بر طبق رابطه آن ها با ترازو ساختوساز، علاوه بر مواد نخستين كه در ساخت و ساز مال به مصرف مي رسند هزينههايي كه در سمت تغيير تحول صورت مواد اول و تبديل آن به كالاي درست شده به مصرف مي رسند نيز گزينه اهميت ميباشد؛ براين اساس ميقدرت هزينهها را به دو دسته: هزينههاي بدون واسطه و هزينههاي غير بي واسطه طبقه بندي كرد.
3 – هزينههاي بي واسطه
اين هزينهها به جهت رابطه بدون واسطه با ايجاد و معين بودن آن در كالاي ساخت گرديده يا اين كه رابطه با مرحله اي از ساخت، هزينه بي واسطه ناميده مي گردند. بارزترين گزينه از اين هزينهها، مواد اول به فعاليت برده گرديده جهت ساخت و ساز مال و حقوق و دستمزد بي واسطه اشخاص مربوط به ساخت ميباشد. از جمله چوب مصرف شده در ساخت مبلمان مواد هزينه بدون واسطه ميباشد. هزينههايي كه به صورت بي واسطه در ساخت و ساز متاع نقش بدون واسطه دارا هستند را هزينههاي بدون واسطه مينامند كه مياقتدار بهشكل پايين طبقهبندي كرد:
مواد بي واسطه: مواد نخستين كه بدون واسطه در ساخت و ساز مال به مصرف رسد مانند: آهن و سيمان خشت و گچ و… مثلا مواد بدون واسطه به حساب ميآيد.
عمل يا اين كه حقوق بدون واسطه: نيروهاي انساني به عنوان مثال احتياجاتي ميباشد كه در هر واحد توليدي استعمال مي شود. مانند سازه و كارگران ساختمان كه در ساخت ساختمان نقش اساسي را ايفا مينمايد. دستمزدي كه به كارمندان و كارگران واحد توليدي پرداخت ميگردد نيز براي مثال حقوق بي واسطه ميباشد، كه تحت عنوان هزينه بدون واسطه در حيث گرفته ميگردد.
بقيه: در بعضا از واحدهاي توليدي علاوه بر مواد اول و حقوق و دستمزد پرسنل مورد ها ديگر موجودي ميباشد كه دربرگيرنده هزينه بدون واسطه ميباشد. به عنوان مثال در واحدهاي ساختوساز پسته ماشينهايي كه براي مستقل سازي پوست پسته از پسته به كار گيري ميگردد ميقدرت جزيي از هزينه بدون واسطه در لحاظ گرفت.
4 – هزينه هاي غير بي واسطه يا اين كه سربار ايجاد
هزينههاي غير بدون واسطه و يا اين كه راز توشه ساخت و ساز هزينههاي ناچيزي مي باشند كه بهطور بدون واسطه با مال ارتباطي ندارند، ولي در ايجاد فرآورده مؤثر ميباشند. هزينههاي غير بدون واسطه هزينههايي ميباشند كه رابطه مستقيمي با ساخت نداشته و در ايجاد متاع نيز نقش اساسي را ندارند هرچند براي ايجاد متاع موردنياز اند و در فرايند ايجاد متاع ساخت مي گردند.
اين هزينهها را به آساني نمياقتدار به يك متاع يا اين كه مرحله از ايجاد و يا اين كه پيشنهاد مشخص و معين رابطه بخشيد؛ مانند هزينههاي سوخت، روغن مصرفي جهت ماشين آلات توليدي و بقيه مورد ها شبيه و يا اين كه حقوق غير بدون واسطه پرداختي در سمت ساختوساز مانند دستمزد راز كارگران كه تحت عنوان هزينههاي غير بي واسطه شناسايي ميگردند و يا اين كه هزينه ي استهلاك ساختمان كارگاه كه نميقدرت آن را به يك ساخت و ساز معلوم داراي ربط كرد، همينطور مواد غير مستقيمي كه در سمت و سوي ايجاد مصرف ميشوند نيز تحت عنوان هزينههاي غير بي واسطه تلقي مي شوند موادي مانند چسب مصرفي مصرف شده براي ساخت مبلمان.
همچنان كه اشاره شد وجود اين هزينهها الزامي ميباشد البته به جهت نا چيز بودن و يا اين كه غير الزامي بودن به يك جنس آنهارا تحت عنوان غير بي واسطه شناسايي مينمايند به هزينههاي غير مسنقيم «هزينه سربار» يا اين كه «راز توشه ساخت» گفته مي شود كه ميقدرت آنهارا نيز بهشكل پايين دسته بندي كرد:
مورد ها غير بي واسطه: موادي ميباشد كه به صورت بدون واسطه در ساخت و ساز فرآورده به كارگيري نميشود، ولي نميقدرت از آنان به آساني قيدش را زد و مي بايست جز هزينههاي ساخت و ساز در لحاظ گرفته گردد؛ مانند: ماده شوينده براي تميزي كارخانه و يا اين كه واحد توليدي
حقوق غير بي واسطه: حقوق غير بدون واسطه كه در كارخانجات و يا اين كه مركز ها توليدي به كارگيري ميگردد مثلا هزينههاي غير بدون واسطه ميباشد، كه در ايجاد نقش مهمي را ايفا مينمايد مانند: هزينه بيمه كارمندان. ۲۳ % حق صاحبكار كه در گزارشات تجمعي اپليكيشن دستمزد قابل مشاهده ميباشد. كه حيث كردن آن در حسابداري توليدي حائز اهميت مي باشد.
بقيه: ديگر هزينههاي جان دار در واحدهاي توليدي كه به طور غير بي واسطه در ساخت توليدها اثر گذار مي باشد. مانند هزينه خدمت و نگه داري هر ساله دستگاهاي واحدهاي توليدي و…
طبقه بندي هزينه ها با اعتنا به وسعت ساختوساز
ازآنجاكه موقعيت اقتصادي در بازار مدام يكسان وجود ندارد به اين ترتيب مديران واحدهاي توليدي همواره در همتاند كه در اولِ سال مالي نو و يا اين كه مقطع برهه زمانيهاي رقم خورده با در لحاظ به دست آوردن وضعيت بازار، بايد با اعتنا به وسعت ساخت و ساز گرديده و مصرف آن جنس دربارهي هزينههاي ايجاد خويش تغييرات لازمه را به فعاليت آورند. از جمله برخي آنها در يك مقطع اثبات ميباشند مانند اجاره سوله و… هزينهها را به طور پايين دسته بندي بايستي كرد:
1 – هزينههاي اثبات
هزينههايي كه همواره در حسابداري توليدي نظر مي گردند، هزينههاي اثبات هزينههايي ميباشند مانند هزينه اجاره كارخانه توليدي و… كه به وسعت ساختوساز گرديده رابطه بي واسطه ندارند، گفته مي گردد. به عنوان مثال هزينههاي اثبات ميقدرت، به دستمزد كارمندان نيز اشاره نمود كهاينسيرتكامل هزينهها به شكل اثبات در حيث گرفته ميشوند.
2 – هزينههاي متغير
هزينههاي متغير براي مثال هزينههايي ميباشند كه به طور بي واسطه با ساختوساز توليدها در رابطه ميباشند و در شكل ارتقاء ايجاد جنس هزينهها ارتقا و با كاهش ساخت و ساز كالا كاسته شده ميباشد؛ مانند مواد اول كه در ساختوساز به مصرف ميرسند، براين اساس اين سيرتكامل هزينهها همواره متغير و متعلق به مقدار ساخت جنس مي باشند. ضمنا مي بايست دقت داشته باشيد هزينههاي اثبات خويش به ۳ دسته تقسيم ميگردند.
هزينههاي اثبات گنجايش كارگاه
هزينههاي اثبات افتتاح
هزينههاي اثبات طرحي
3 – هزينههاي نصفه متغير
اين دسته از هزينهها هم مي توانند اثبات باشند و هم متغير و متعلق به مقدار ساخت و ساز؛ از جمله اكثري از كارمندان نصيب توليدي علاوه بر حقوق اثبات خويش، به ترازو فروش كالاهاي توليدي نيز حقوق و دستمزد اخذ ميكنند كهاين نوع هزينه هم بهشكل اثبات و هم متغير ميباشد. بهتيتر نمونه مياقتدار به برق مصرفي سوله اشاره نمود. برقي كه جهت نور تالار كارگاه به عمل مي رود به طور تقريبً اثبات ميباشد؛ چه ايجاد معدود و چه زياد باشد وليكن برق مصرفي ماشين آلات با تغيير تحول در وسعت و معيار ايجاد تغيير تحول خواهد كرد؛ بدين ترتيب هزينه برق مصرفي سوله ميتواند نصفه متغير باشد.
راءس هزينه چه ميباشد و دربرگيرنده چه نصيب هايي ميباشد؟
فرض فرماييد حسابدار سوله توليدي ما بخواهد نصيبهايي را كه دارنده توشه مالي مي باشند شناسايي نمايد. براي اين عمل مي بايست اكانت ظريف كل نصيبهاي سوله را وارد اپليكيشن حسابداري كرده و به آناليز آنها بپردازد. بدين نصيبها راس هزينه گفته ميگردد؛ به عبارت ديگر راس هزينه قسمتهايي از يك سازمان مي باشند كه در آن هزينه ميگردد. يك راس هزينه قادر است هر قسمت و يا اين كه عملكردي از سازمان باشد.
در يك كسب و عمل توليدي مجموع سوله، يك بخش از آن يا اين كه يك سطح خاص از مراحلي ساخت و ساز بوده و در كسب و شغل هاي خدماتي ميتواند يك دكان، يا اين كه تني چند از شعبات در يك حيطه باشد. معمولاً راءس هزينه به عبارتي مركز ها ساخت ميباشند كه هر كدام ممكن ميباشد خويش دارنده ذيل گروههاي ديگري نيز باشد كه يك سري راس هزينه ديگر را نيز در برميگيرد؛ براي مثالً مرحلهاي از ايجاد يا اين كه بخشي از خط ساختوساز و يا اين كه حتي ماشين آلات خاص يك قسمت كه زيرمجموعهي يك دايره ساخت و ساز ميباشند هر يك خويش به تنهايي ميتواند يك راس هزينه به شمار آيد.
دريك اپليكيشن حسابداري جامع هر چقدر مركز ها هزينه بيشتري وجود داشته باشد حسابدار قادر است در دست گرفتن بيشتري روي هزينههاي بنگاه اقتصادي داشته باشد. در اپليكيشن حسابداري سرمايه ميقدرت مركز ها هزينه را به تفصيل آيتم احتساب و محاسبه قرار بخشيد. با ارزيابي و چك هزينهها اپليكيشن حسابداري كاركشته خواهد بود مدير راءس هزينه را در قضيه هزينههاي خرج گرديده و هزينههاي سپرده گذاري گرديده در بازه زمانيهاي وقتي يك ماهه، سه ماهه، نيم سال و يا اين كه 1سال مالي به عهده بگيرد. اين داده ها در اپ حسابداري تثبيت گرديده و به حسابدار ياري مينمايد:
براي آينده طرح ريزي نمايد.
در تصميم گيريها به حسابدار ياري مينمايد.
به در دست گرفتن هزينهها سبب ساز مي گردد.
داده ها يك راءس هزينه از كجا بدست ميآيد؟
منابع اطلاعاتي براي آناليز هزينهها دربرگيرنده مورد ها پايين ميباشد:
سفارشات خريدهاي آتي و صورتحسابهاي خريدهاي قبل براي مواد اول و مصارف روان
نرمافزار هنگامي پرداخت حقوق نيروي فعاليت
رسيدهاي نقدي و قبوض براي هزينههاي سرازير
معيار پول هايي كه سبب ساز به صرف هزينه مي گردد در راءس هزينه آيتم آناليز و تجزيه نظارت قرار مي گيرد. دياگرام ذيل نشان مي دهد اين مراحل چه گونه ميسر ميشود. يك سياست مالي اثبات بايستي با جزئيات نشان دهد كدام هزينهها در راءس هزينه ضروري ميباشد
ولي مركزها هزينه مي بايست دارنده چه شاخصهايي باشد تا رئيس مالي يا اين كه حسابدار بتواند با ارزيابي آن سرمايه را در دست گرفتن كند و در اصلً چه پارامترهايي نياز ميباشد تا بتوان يك قسمت كارخانه و يا اين كه كسب و عمل اقتصادي را راس هزينه ناميد؟
مركز ها هزينه در بنگاههاي اقتصادي معمولا در 3 دستهي واحدهاي توليدي، خدماتي و اداري طبقه بندي ميگردند.
واحدهاي توليدي: واحدهايي ميباشند كه در توليد و ساخت جنس و يا اين كه ارائهي سرويس مستقيماً نقش دارا هستند و مجموع كارهاي توليدي يا اين كه خدماتي كارخانه دراين قسمتها شكل ميگيرد.
واحدهاي خدماتي: اين واحدها در واقع مركزها سرويس رسان و حامي مي باشند و به صورت بدون واسطه در ساختوساز فرآورده دخيل نبوده ولي به واحدهاي ديگر كه ميتوانند توليدي و يا اين كه غير توليدي باشند سرويس ها ارائه ميدهند.
واحدهاي اداري: واحدهاي تشكيلاتي يك كسب و عمل ميباشند كه وظيفه رسيدگي به كارها ستادي و مديريتي بنگاه اقتصادي را بر عهده دارا هستند.
در نگاه كلي ميقدرت راس هزينه را يك مخزن دانست كه كل هزينههاي كسب و عمل به آن سرريز مينمايد؛ و حسابدار چهت نيل به يك نرم افزار حسابداري جامع ناگزير از تحليل همگي جانبه اين مركزها ميباشد.
اجزاء و دست اندركاران حسابداري صنعتي
دست اندركاران اساسي بهاي كل گرديده كلاً 3 دسته پايين ميباشند كه عبارتند از: مواد نخستين، حقوق، سربار ( بقيه هزينههاي ساخت)
مواد نخستين به چندين نصيب تقسيم ميگردد؟
مواد نخستين ركن اساسي ساخت و ساز مال و كالا ميباشد درضمن مي دانيد كه مواد نخستين ساختوساز خويش به 2 نصيب ذيل تقسيم ميگردد:
مواد بي واسطه: آن نصيب از مواد مصرفي كه از كالاي تشكيل شده طلاق ناپذير ميباشد و مستقيماً در ساختوساز جنس نقش داراست را مواد بي واسطه گويند براي مثال آرد در ساخت و ساز نان مواد بدون واسطه ساخت نان محسوب ميشود.
مواد غيرمستقيم: آن نصيب از مواد مصرفي كه براي كامل شدن مال ضروري ميباشد وليكن به انگيزه مصرف ناچيز آن نتوان آن را تحت عنوان مواد بي واسطه مصرفي ساختوساز طبقه بندي كرد مواد غيرمستقيم به حساب آورده مي شود مانند مصرف ميخ در ايجاد ميز و بوفه چوبي.
حقوق ( عمل) چه مفهومي دارااست؟
دستمزد و حقالزحمهاي كه در جريان ساخت و ساز و ايجاد براي تبديل مواد به مال به كارگران پرداخت مي گردد را تحت عنوان حقوق و دستمزد ايجاد شناسايي مينمايند. حقوق نيز به دو نصيب ذيل تقسيم گردد:
حقوق و دستمزد بدون واسطه دستمزدي ميباشد كه بابت كاري پرداخته ميشود كه بدون واسطه صرف تبديل مواد نخستين به كالاي تشكيلشده انجام مي گردد.
حقوق و دستمزد غيرمستقيم دستمزدي ميباشد كه بابت كاري پرداخت ميگردد كه مستقيماً در توليد و مخلوط كالاي درست شده نقش نداشته ميباشد؛ مانند حقوق و دستمزد نگهبانان و سركارگران كارگاه و موردها ديگر.
بقيه هزينهها (سربار ساختوساز)
همه هزينههايي كه در جريان ايجاد واقعه مي افتد وليكن نمي اقتدار آن ها را به صورت بي واسطه و معين به اقلامي از ساخت يا اين كه محصولي خاص تخصيص اعطا كرد تحت عنوان سربار سوله يا اين كه بقيه هزينهها شناسايي ميشوند مثالهاي معين اين هزينهها؛ مواد غيرمستقيم ساختوساز، حقوق و دستمزد غيرمستقيم، هزينه تعميرات و هزينههاي استهلاك ماشين آلات، هزينه بيمه و بقيه مواد شبيه ميباشد.
ضايعات چه مي باشد و اشكال آن كدام ميباشد؟
در زمان پروسه ساختوساز به صورت معمول مواقعي مانند تبخير شدن، ناكامي و مصدوميت، آب رفتگي و بقيه موردها شبيه ممكن ميباشد روي دهد كه منجر ضايع شدن و از در بين رفتن بخشي از كالاي در جريان ساخت خواهد شد كه به آن ضايعات ساخت و ساز گويند.
ضايعات كلاً به 2 دسته تقسيم ميشوند:
ضايعات معمولي
ضايعات غيرعادي
ضايعات معمولي و غيرعادي چه چيزي است؟
ضايعات معمولي: ضايعاتي كه با اعتنا به ماهيت عمليات توليدي ساخت و ساز ميگردد و خودداري از وقوع آن ناممكن ميباشد تحت عنوان ضايعات معمولي ساختوساز و شناخته مي شود. اينسيرتكامل ضايعات بهشكل يك هزينه جدا نشان داده نميشود و تثبيت غيروابسته اي بابت آن شكل نميپذيرد بلكه اين ضايعات بر روي واحدهاي تندرست ايجاد گرديده سرشكن و تسهيم مي شود.
ولي مشاجره شيوه تسهيم ضايعات معمولي به كالاهاي سلامت وسيع ميباشد به دليل آن كه مي بايست بازه زماني ساخت ضايعات را شناسايي كرد يعني انتخاب نمود ضايعات در اولِ عمليات يا اين كه طي عمليات صورت داده ميباشد كه با اعتنا به اينكه از طاقت اين كتاب بيرون ميباشد از ذكر آن دوري ميگردد و به روش اكران آن در جدول يه خرده گزارش هزينه ساخت اكتفا شود.
ضايعات غيرعادي: ضايعاتي كه به دلايلي زيرا فقدان مهارت كافي كارگران و يا اين كه به طور غيرعادي در ساختوساز ساخت مي گردد را تحت عنوان ضايعات غيرعادي شناسايي مي نمايند. بايستي دقت داشته باشيد ضايعات غيرعادي را در حسابي با تيتر ضايعات غيرعادي شناسايي و تثبيت مي كنند و در غايت به بهره و خسارت نقل ميدهند.
ضرورت تهيه و تنظيم گزارش در واحدهاي توليدي
يكياز مهمترين وظايف سازمانهاي توليدي تنظيم گزارشات در واحدهاي توليدي خويش ميباشند؛ كه در آخر هر ماه بايستي گزارشات لازم را تنظيم كنند كهاين گزارشات را حسابداران و يا اين كه مديران مالي سازمانها بر اساس اصول حسابداري به طور داخل سازماني و خارج سازماني تنظيم مي كنند و در دسترس مديران قرار ميدهند.
به اين وسيله مديران مي توانند به مراد دستيابي به نقاط قوت و ضعف سازمان ارزيابي منطقي داشته باشند و همينطور به مراد كسب فايده بيشتر در نرم افزارهاي آينده خويش به گزينه به كار گيري قرار گيرد.
منبع : sitearia.ir